پرستو صالحی بازیگر توانای سینما، تئاتر و تلویزیون،
متولد نهم آبان ماه 1356 تهران یک برادر دارد به نام امیر و خواهر خوانده ای داشته به نام مژگان که به علت سرطان خون فوت کرده است!
، او مجموعه خاطرات خواهر ناتی اش را بصورت یک کتاب چاپ کرده و از این کار بسیار خوشحال است (از آنجایی که ما هم از نام کتاب و جزئیات آن بی اطلاع هستیم از دوستانی که اطلاعاتی پیرامون این کتاب دارند خواهش مندیم برای علاقه مندان معرفی در بخش نظرات معرفی کنند)
او دانشجوی انصرافی تئاتر است و معتقد است که کار تجربی بهتر است تا تئوری.
پرستو صالحی در گفتگو با خبرنگار گفت: مجرد میباشم و با مادر و برادرم زندگی میکنم،همچنین دانشجوی انصرافی تئاتر هستم و کار بازیگری را از سال 76 شروع کردم...
اولین فیلمی که به آن علاقه پیدا کرد سلطان قلبها بوده و اولین فعالیت او در حرفه ی تئاتر با نام نغمه های خورشید است و بعد از این کار در سریالی با نام محاکمه بازی کرده که یک کار تاریخی به کارگردانی حسن هدایت و بعد از آن در سه فیلم نود دقیقه ای که توسط سیما فیلم ساخته شده با نام های یک روز طولانی آبی و بعد از آن در سریال های عشق سالهای جنگ در کنار فرها جم ،تب ، مهر پنهان، همسفر، این زمینی ها، چشم هایش و در سری دوم زیر آسمان شهر ایفای نقش کرده .
در فیلم سینمایی خانه ای بر روی آپ نقش کوتاهی را در ابتدای فیلم در صحنه ی ماشین بر عهده داشت .او بازی نیکی کریمی را الگویی برای خود می داند و دوست دارد روزی مانند آنها بازی کند
او در حال حاضر 29 سال سن دارد و از سال 1377 وارد عرصه ی سینما و تئاتر شده است او از دوران کودکی علاقه ی وافری به بازیگری داشته و این باعت شده بود که در مدرسه فعالیت هنری داشته باشد .
او به موسیقی علاقه دارد و در این کلاسها ثبت نام کرده و هنوزه در این کلاسها شرکت می کند.
اولین فیلمی که به آن علاقه پیدا کرد سلطان قلبها بوده و اولین فعالیت او در حرفه ی تئاتر با نام نغمه های خورشید است و بعد از این کار در سریالی با نام محاکمه بازی کرده که یک کار تاریخی به کارگردانی حسن هدایت و بعد از آن در سه فیلم نود دقیقه ای که توسط سیما فیلم ساخته شده با نام های یک روز طولانی آبی و بعد از آن در سریال های عشق سالهای جنگ در کنار فرها جم ،تب ، مهر پنهان، همسفر، این زمینی ها، چشم هایش و در سری دوم زیر آسمان شهر ایفای نقش کرده .
در فیلم سینمایی خانه ای بر روی آپ نقش کوتاهی را در ابتدای فیلم در صحنه ی ماشین بر عهده داشت .
او بازی نیکی کریمی و پرسنو صالحی را الگویی برای خود می داند و دوست دارد روزی مانند آنها بازی کند
بیوگرافی مصطفی زمانی
نام : مصطفی
نام خانوادگی : زمانی
اصلیت : شمالی
تابعیت : ایران
اولین نقش : حضرت یوسف
تحصیلات : کارشناس مدیریت صنعتی
محل زندگی : تهران
پیش از این از رویارویی با خبرنگاران احساس خوبی نداشته از عنوان کردن حرفهای تکراری بیزار است اعتماد به نفس زیادی دارد میدانست نقش حضرت یوسف سرو صدای زیادی میکند آدم محتاطی است 99 درصد از آشنایان او را نسبت به مطبوعات دچار دلهره کرده اند از بچگی عاشق بازیگری بوده وقتی وارد دانشگاه شد به بازیگری در تاتر پرداخت معتقد است فضای رشد پیشرفت برای جوانان و نوجوانان علاقه مند در شهرستانها کم و محدود است میان بازیگران مرد محمدرضا فروتن را خیلی دوست دارد به نظر او هدیه تهرانی هنرپیشه تاثیرگذاری است بازی فروتن و تهرانی را در قرمز خیلی دوست دارد از طریق دوستش متوجه شد برای سریال یوسف دنبال بازیگر هستند ابتدا هیچ شانی برای خود قائل نبوده روز اول تست هول شده و دیالوگهایش را فراموش کرده پیش از تست دوم کتاب یوسف در آینه تاریخ را خواند بعد از تست دوم قراردادی 6 ماهه امضا کرد . برای ایفای بهتر نقش به کلاسهای بازیگری سوارکاری و بدنسازی رفت به خاطر فشارهای حاکم بر فضای کار 2 بار انصراف داده .معتقد است سلحشور پای او ایستاد .خود را مدیون صداقت و اعتماد سلحشور میداند .اولین پلان را 8 بهمن 1383 بازی کرد .بازیگر نقش نوجوانی یوسف پسرعمه زمانی است .کتایون ریاحی را بهترین انتخاب برای نقش زلیخا میداند .هیچکس بدون گریم او را نمیشناسد .در باشگاه بدنسازی با محمدرضا فروتن آشنا شد .آرزوی بازی با مرحوم خسرو شکیبایی را داشت .بسیار احساساتی است . بازیگری را دوست دارد .امیدوار است بازی در نقش یوسف ویترین خوبی برای او باشد اجازه بازی در کلاه پهلوی را نداشت .هنوز ازدواج نکرده و مجرد است .طبق قرارداد تا پایان سریال حق بازی در هیچ فیلمی را ندارد معتقد است محمدرضا گلزار حقش بوده که دارای چنین جایگاهی در سینما شده . پارسا پیروزفر را هنرپیشه ای باسواد میداند . از نظر او حامد بهداد دوست داشتنی و عجیب است . علی دایی را سمبل اراده میداند .
40 نکته در مورد مصطفی زمانی :
1- نام مصطفی را مادرش برایش انتخاب کرده است.
2- از اسم فامیلش که “زمانی” است بسیار راضی است.
3- او 26 سال سن دارد و دقیقا روز سی ام خرداد 1361 به دنیا آمده است.
4- زاده شهر برنج و دریا است یعنی فریدون کنار.
5- از همان بدو کودکی چشم هایش زبانزد افراد فامیل شد.
6- به رفیق بازی چندان اهمیتی نمی دهد و در طول 26 سال سن تنها 2 دوست دائمی برای خود نگه داشته است.
7- خیلی از افرادی که او را می شناسند? می گویند او خودش را می گیرد !؟
8- مثل بسیاری از جوانها پس از مدتی از فریدون کنار سر از تهران درآورد.
9- یکی از منتقدان نام او را آقای شانس گذاشته چرا که او از بین 3000 نفر برای نقش یوسف انتخاب شده است.
10- کاندیداهای نقش یوسف حتی از بین خارجی ها هم بوند و او توانست آنها را هم عقب بزند.
11- قرارداد مصطفی زمانی عجیب ترین قرارداد در تلوزیون برای ساخت یک سریال بود چرا که در یکی از ماده های این قرارداد ثبت شد هر وقت چهره بهتری از زمانی پیدا شد او کنار برود.
12- لباس پوشیدن او مثل بسیاری از جوان هاست خوش پوش و خوش تیپ.
13- خانواده او هم اکنون در شهرستان ساکن هستند و مصطفی ناراحتی شدیدی از لحاظ دوری با آنها دارد.
14- منتقدان بسیاری از بازی او خرده گرفتند و او را نابازیگر شهرستانی خواندند اما او می گوید: من همه حضورم را مدیون خدا هستم و بس!
15- گریم روی صورت مصطفی در مورد نقش یوسف روزانه بیش از 3 ساعت به طول می انجامید.
16- مصطفی زمانی یکی از معدود بازیگرانی است که در کوچه و خیابان هیچ کس او را نمی شناسد و باورش نمی شود او همان یوسف سریال تلویزیونی است.
17- آرزوی مصطفی حضور در سینماست اما نه هر کاری! هر چند اخیرا عواملی او را در مورد چند قرارداد سینمایی سرکار گذاشته اند.
18- او آنقدر به محمد رضا فروتن اعتقاد دارد که می گوید: یکی از قوت قلب هایم جهت حضور در این سریال یوسف پیامبر? او بود.
19- آرزوی پرپر شده مصطفی این بود که او دوست داشت برای یکبار هم که شده مقابل مرحوم خسرو شکیبایی ایفای نقش کند.
20- او در مورد محمد رضا گلزار می گوید: حقش بوده که به اینجا رسیده است!
21- مصطفی زمانی از طرفداران علی دایی است و می گوید: او اسوه ی اراده است.
22- هنوز در جایی اعلام نکرده که طرفدار آبی است یا طرفدار قرمز است؟!
23- از طرفداران صدای محمد اصفهانی است و می گوید دوست دارد به کنسرتش برود و صدایی کم نظیر دارد.
24- همیشه برای تیم ملی دعا می کند و می گوید امیدوارم به جام جهانی برویم.
25- در مجالس اگر بگوید او بازیگر نقش یوسف است کسی حرفش را باور نمی کند چون چهره گریم شده اش با گریم نشده اش زمین تا آسمان فرق دارد.
26- او اسب سوار و شمشیرباز خوبی است چرا که برای اجرای بسیاری از صحنه های سریال می بایست اسب سواری و شمشیر بازی کند و این دو حرفه را در مدت کوتاهی فرا گرفت.
27- او به خاطر ایفای نقش یوسف دشمنان بسیاری را در این صنف که به نوعی رقبای او محسوب می شوند پیدا نموده است.
28- به گفته برخی ها مصطفی زمانی در این سریال به توعی پارتی بازی کرده است و پسر عمه خود را که می گویند یکی از بازیگران نوجوان استان مازندران است را به کارگردان معرفی نمود تا پسر عمه مصطفی نقش نوجوانی یوسف را بازی کند.
29- تحصیلات خود را در رشته مدیریت صنعتی گذرانده است.
30- جهت تامین امرار معاش حسابدار یک شرکت خصوصی است.
31- بیش از سینما رفتن به تلوزیون علاقه دارد. خودش می گوید: در مدت زمان عمرش 4 بار بیشتر به سینما نرفته است.
32- از بین بازیگران مرد سینما هنرمند محبوبش محمد رضا فروتن است و می گوید او الگوی خوبی برای هنر سینما و من است و همین طور از هدیه تهرانی به عنوان بهترین بازیگر زن نام می برد.
33- حقوق او از ابتدا تا پایان سریال از قرار ماهی 500 هزار تومان تعیین شد.
34- اوایل سریال او آنقدر در فشارهای روحی قرار گرفت که 2 بار استعفا داد.
35- اولین بار که مصطفی جلوی دوربین رفته است 8 بهمن 1383 ساعت 11 صبح بوده است آن هم بازی در نقش یوسف در سکانسی که از تلوزیون هم پخش شد: سکانس شکنجه کردن یوسف به دستور بانو زلیخا که به قول خودش سخت ترین سکانس کارش در یوسف پیامبر بوده است.
36- یکی از مشتریان پر و پا قرص سریال یوسف پیامبر است و بیشتر دوست دارد این سریال را تنها مشاهده کند.
37- تنها در دو مجله با ژست و فیگور واقعی خودش عکس گرفته است و آنقدر از مطبوعات می ترسد که نکند حرفش را وارونه جلوه دهند. او با مجله رویش و مجله سینمای امروز حضوری مصاحبه کرده است و با مجله خانواده سبز تلفنی مصاحبه کرده است. بسیاری از مجلات عکس و مصاحبه های تکراری او را چاپ کردند زیرا او کم حرف است و از مطبوعات بیم دارد.
38- او در مورد پوریا پورسرخ و شهرت یکباره اش اظهار نظری نکرده است.
39- می گویند مجرد است و قصد ازدواج ندارد.
40- ارادت خاصی به حضرت علی علیه السلام دارد و با استفاده از همین علاقه فرج الله سلحشور? کارگردان این کار تاریخی? یکی از سکانس هایی که مصطفی نمی توانست آن را خوب بازی کند? به بهترین نحو گرفت. برای سکانسی که یوسف به ماورا می رود و فرشتگان دور او می چرخند? آقای سلحشور به مصطفی که نمی توانست این صحنه را خوب بازی کند? گفت: گمان کن گناه زیاد کرده ای و حضرت علی حالا برای شفاعت تو آمده است، چه می کنی؟ مصطفی می گوید با این جمله به هم ریختم و آن سکانس را خوب بازی کردم.
یوگرافی نرگس محمدی + عکس

بیوگرافی نرگس محمدی بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون ایران را در سایت نمناک مشاهده نمایید. نرگس محمدی بازیگر نقش ستایش متولد 9 فروردین 1364 تهران است.
نام: نرگس
نام خانوادگی : محمدی
تاریخ تولد : 1364/1/9
محل تولد : تهران
تحصیلات : تحصیلکرده رشته پرستاری
-------------------------------------------
نرگس محمدی متولد 9 فروردین 1364 تهران است. فارغالتحصیل رشته پرستاری میباشد.
نرگس فرزند بزرگ خانواده است و یک خواهر و برادر دارد که هر دوی آنها ازدواج کردهاند .
نرگس محمدی می گوید خانواده من نسبت به بازیگری گارد منفی نداشتند و اتفاقا از حضورم در عرصه هنر استقبال هم میکردند.
نرگس محمدی می گوید مادرم کارمند صدا و سیما بود و با محیط های هنری آشنایی داشت، از طرفی تمام اعضای خانواده ام به فیلم علاقهمند بودند. اما موضوعی که وجود داشت این بود که خانوادهام اصرار داشتند اول درسم تمام شود و بعد به طور جدی وارد عرصه بازیگری شوم که خدا را شکر این اتفاق هم افتاد.
نرگس خانم هم میگوید: «مادر، عزیزترین و بهترین نعمتی است که خداوند به بندههایش مرحمت میکند، برای من هم عزیزترین موجود روی زمین، «مادرم» است که با تمام وجود دوستش دارم...»
نرگس محمدی همانند ستایش در سریال ستایش مهربان و صبور است او عاشق مادرش و بهترین دوست اوست.
عکسهای نرگس محمدی:
همزمان با تحصیل در رشته پرستاری دانشگاه در کلاسهای بازیگری «کارنامه» هم شرکت میکرد و از آنجا بود که برای بازی در فیلم «مرگ یک پینوکیو» معرفی شد،نرگس محمدی پس از بازی در این فیلم حدود یک سال در تئاتر به فعالیت خود ادامه داد که در همین مدت موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره «ماه» حوزه هنری دریافت کند. نرگس محمدی پس از تجربهای که درتئاتر کسب کرد به سینما بازگشت و در فیلمهایی چون ریسمان باز، آناهیتا، سوپراستار و اخراجیهای 2 بازی کرد.وی با بازی در فیلم سینمایی آناهیتا نشان داد که استعداد خوبی در این زمینه دارد و پخش سریال ستایش نیز زمینه شهرت وی را فراهم کرد.
نرگس محمدی در ستایش 2:
محمدی در این سریال همان نقش ستایش را برعهده دارد منتها میانسالی و چهل سالگی این کاراکتر را.
او درباره سختی های این نقش می گوید: خب اگر قرار بود که در سریال دیگری نقشی با این سن و سال را بازی کنم هرگز نمی پذیرفتم اما ستایش نقش مورد علاقه من است و خودم آن را بازی کردم و با آن آشنا هستم اما قطعا بازی کردن در چنین نقشی سخت است. آخر چهل ساله بودن نه پیری است و نه جوانی. نه می توانی مثل پیرزن ها حرف بزنی نه آنقدر جوانی که پرانرژی باشی. این کار را برای من سخت می کرد و برای همین تصمیم گرفتم در فیزیکم تغییر ایجاد کنم و اضافه وزن داشته باشم.
تلویزیون:
میلیاردر 1391
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد 1390
ششمین نفر 1390
ستایش 1390-1389
سینما:
عملیات مهد کودک 1391
ساعت شلوغی 1390
آناهیتا 1388
سوپر استار 1387
اخراجی ها 2 1387
ریسمان باز 1386
جوایز:
جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره تئاتر
نرگس محمدی در نقش های متفاوت:
نرگس محمدی در فیلم عملیات مهدکودک
نرگس محمدی در فیلم سینمایی ساعت شلوغی
نرگس محمدی و سحر قریشی در فیلم سینمایی ساعت شلوغی
نرگس محمدی در سریال ستایش
بیوگرافی پوریاپورسرخ
بیوگرافی :
متولد ساعت 4 صبح روز چهارم تیرماه 1356 است.او در محله جردن تهران متولد شده و بزرگ شده همانجاست و فرزند اول خانواده است.دو خواهر و یک برادر کوچکتر از خود دارد که هر سه نفر انها دانشجو هستند.مادرش معلم زبان است و پدرش بازنشسته شرکت نفت می باشد.مجرد است و به این زودیها هم قصد ازدواج ندارد.بسیار به کانون گرم خانواده اش می بالد و به خوبی از خانواده اش یاد می کند.در خانواده پورسرخ همه دارای تحصیلات عالیه هستند.خواهرها و برادر پورسرخ مثل خوداو مجرد هستند.
دوران کودکی:
پوریا در کودکی بسیار شروشیطان بوده.البته با همه این تفاسیر درسهایش عالی بوده.از بس که درسهایش خوب بود به سادگی وارد دانشگاه شد.او بر خلاف عقیده والدینش رشته تحصیلی اش را خودش انتخاب کرد.علاقه زیاد او نسبت به رشته تحصیلی اش انقدر بود که بعد از گذراندن چند ترم وارد بازار کار شد.حتی بعد ازاخذ مدرک کارشناسی ارشد مدتی را برای کار به خارج از کشور رفت و همزمان به تحصیل هم ادامه داد.از انجا که پدرش در شرکت نفت بوده دوران دبستان را در شهرهای مختلف به خصوص شهرهای جنوبی بوده است.در دوران راهنمایی در مدرسه شهید باهنر تهران و دوران دبیرستان را در مدرسه رازی گذرانده است.دوران لیسانسش را در رشته اصلاح نباتات دانشگاه شیراز که در اخرین سال تحصیلی رتبه سوم را به دست اورده است.دوران فوق لیسانس را در تهران و رشته فیزیولوژی گیاهی گذراند که باز هم با رتبه سوم,فارغ التحصیل شد.
کیس مناسب برای ازدواج :
پورسرخ به تازگی در حال واردشدن به دهه سوم زندگی خود است.او هنوز هم مجرد است و به همراه خانواده اش و برادر و خواهرهایش در جردن زندگی می کند.هنوزبرای ازدواج تصمیمی نگرفته,علت اصلی این تصمیم را هم شرایط فعلی مدشده در بین جوانان اعلام می کند.به نظر او در دوره ای که مد شده اتومبیل شما چیست؟منزلتان کجاست؟کجا مسافرت می روید و این سوالها بین دختر و پسرها مد شده ادم به اسودگی نمی تواند کیس مناسب خود را پیدا کند.پوریا می گوید:به محض این که کیس مناسبم را پیدا کنم و از همه جهات ببینم که با هم هماهنگی و تفاهم داریم مطمین باشید که معطل نخواهم کرد.به نظر او که در محله جردن تهران می نشیند اصلا مرزبندی های شمال شهرو پایین شهر بی معنی است.
پشتکار در کار :
او قبل از ان که در سریال وفا بازی کند,همزمان با ورودش به مقطع دکترا پیشنهاد بازی در سریال تلویزیونی فرار بزرگ را پذیرفت و با این کار وارد حرفه بازیگری شد.پوریا به خاطر این که هم درس می خواند و هم کارش را که به رشته تحصیلی اش مربوط بوده را انجام می داد و ازسوی دیگر وارد عرصه بازیگری شده بود شبانه روز وقت گذاشت تا بتواند به خوبی از عهده کارهایش براید.به قول خودش حتی در 24 ساعت وقت کم می اورد اما پشتکارش واقعا عالی و مثال زدنی بود.
شانس بزرگ زندگی :
در اواخر سال1384 پیشنهاد بازی در سریال((وفا)) را به سفارش اقای لطیفی پذیرفت.شخصیت ژوبین پناهی انقدر برای او جذاب بود که نتواند نه بگوید.به نظر پوریا سپردن نقش ژوبین به او یکی از شانس های بزرگ زندگی اش بود.به خاطر بازی در سریال وفا چندین ماه درگیر این پروژه بود.حتی دو ماه را در لبنان سپری کرد.با پخش سریال وفا زندگی او وارد مرحله تازه ای شد.خیلی زود عکسها و پوسترهای او در همه جا پخش شد.اسم او یک شبه بر سر زبانها افتاد و به اوج رسید.البته این اتفاق فرخنده باعث شد تمام فعالیت های قبل از عیدش مثل تحصیل و کارش مختل شود.البته باید گفت هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.
فقط مهندسی کشاورزی :
پوریا شاگرد بسیار درسخوان و زرنگی بوده در سال 1374 یک بار در کنکور تجربی شرکت کرده و قبول شد اما حرف و حدیث ها تازه شروع شد.با این که پوریا فوق العاده درسخوان بوده خیلی ها شرکت در کنکور تجربی او را به خاطر ضعف در درس های ریاضی و فیزیک می دانستند.پوریا به اصرار خانواده و به خاطر ثابت کردن ادعاهای دروغ اطرافیان در کنکور ریاضی هم شرکت کرد و در رشته مهندسی عمران هم قبول شد.پوریا حتی در کنکور پزشکی دوبار شرکت کرد و برای اثبات شایستگی هایش با امتیاز بالاتر از رشته تحصیلی اش قبول شد.با وجود مخالفت خانواده با رشته تحصیلی اش توانست انها را مجاب کند که با ادامه رشته تحصیلی مورد علاقه اش موافقت کنند.پدر و مادر پوریا به شدت مخالف ادامه تحصیل او در رشته مهندسی کشاورزی بودند.
بی انضباط ترین :
با وجود درسخوان بودن پوریا به هیچ عنوان بچه ارام و سربه زیری نبوده تا انجا که عالم و ادم را از دست خود عاصی کرده بود اما درسخوان بودن او مانع از برخورد اولیای مدرسه با او می شد.به جز جغرافیا انضباط همه درسهایش در حد عالی بود.پوریا در تمام دوران تحصیلش از جغرافیا گریزان بود به حدی که یک بار مجبور شد با تک ماده قبول شود.با وجود ان که همیشه در درسهایی مثل فیزیک و ریاضی و شیمی و مثلثات و هندسه 20 می گرفت در دوران دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کرد.او در تمام دوران تحصیلی اش از شاگردان ممتاز به شمار می رفت و کمترین نمره های کارنامه اش همان نمره های انضباط بوده که با ارفاق اولیا مدرسه و به خاطر کم نشدن معدلش 17 و 18 می شده است.
تلاش شبانه روزی :
با وجود همزمانی تحصیل و کار و بازیگری پوریا هرگز شانه خالی نکرد.حتی به خاطر ادامه تحصیل دو سال را خارج از کشور و با شرایط مدرن امروزی گذراند.در سال 1382 به تهران بازگشت با وجود کار و تحصیل و موفقیت در مقطع کارشناسی ارشد و پرداختن به شغل بازیگری و فشار کار و تحصیل مردانه ایستاد وبا پشتکار شخصی اش زیر فشار درس و هنر مقاومت کرد و توانست از عهده همه موارد به خوبی براید.او هیچ وقت حاضر نشد یکی از کار و هنر و تحصیل را کنار بگذارد و به خاطر موفقیت در همه موارد شبانه روز وقت گذاشت.
قطار شایعه :
با وجود این که زمان زیادی از مطرح شدن پورسرخ در جامعه هنری نمی گذرد شایعات فراوانی از سوی افراد و نشریات مختلف به دنبال اوراه افتاده است.او همواره با خونسردی و متانت خاصی با این شایعات برخورد کرد و توانست دهان همه منتقدان و شایعه سازان را ببندد.پورسرخ معتقد است که به دنبال هر کسی که کمی به چشم می اید و مطرح می شود شایعه هست و خواهد بود خواه و ناخواه مردم به این شایعات دامن می زنند.این موضوع هم به نحوه برخورد کسی که شایعه در مورد او ساخته شده بر می گردد,البته من کاری با حواشی ندارم اما هر وقت به مطلب یا تیتری برمیخورم که خیلی غلو کرده حتما با ان نشریه تماس می گیرم و با سردبیرش صحبت می کنم. اما باور کنید اصلا اهل شکایت نیستم مطمئنا اکثر نشریات این شایعات را برای فروش بیشتر تیتر یک می کنند.
خداحافظی سینما :
از دید او سینما و تلویزیون واقعا بی رحم است.خیلی ها مدتی جزو سوپراستارهای سینما بوده اند و بار سینما را به دوش کشیده اند اما حالا با بی مهری مواجه شدند و خدا می داند اخروعاقبت من چه خواهد شد اما من هرلحظه خودم را برای خداحافظی با سینما و تلویزیون اماده کرده ام و همیشه و هرلحظه که بخواهم می توانم این کار را بکنم.من به این حرفه به عنوان یک شغل درامد زا نگاه نمی کنم و دلبستگی ام به خاطر علاقه به هنر است نه چیز دیگر.اما به هر حال من برای بهتر شدن کارم در هر زمان تلاش لازم را انجام می دهم.
دوستان صمیمی :
از دوستان صمیمی اش که نقش به سزایی در زندگی اش ایفا کرده غلامحسین لطیفی است که در سریال فرار بزرگ و به پیشنهاد او ایفاگر نقش فرهاد بود که این اشنایی در سریالهای وفا و صاحبدلان انجامید.این دوستی انقدر پیش رفته که حتی در رابطه با مسائل خصوصی زندگی اش پیش از خانواده اش با اقای لطیفی مشورت می کند.
بهترین های دنیای فوتبال :
در میان فوتبالیست های تاریخ ایران«ناصر حجازی»اسطوره پوریا پورسرخ است که از نظر او«زمین تا اسمان» با بقیه فرق دارد و بی رقیب در صدر لیست محبوب ترین و بهترین های تاریخ فوتبال ایران ایستاده است.«علی پروین»هم به خاطر خدماتی که به عنوان بازیکن,کاپیتان و مربی به فوتبال ایران کرده مورد احترام شدید پوریاست و بین بازیکنانی که در حال حاضر شاغل هستند و هنوز بازنشسته نشده اند نیز «علی دایی»را یک سروگردن بالاتر از بقیه می داند.به عقیده پوریا دایی سمبل و شناسنامه فوتبال ایران در دنیاست و شایستگی و لیاقت جایگاهی که در ان ایستاده را به خوبی داراست.به جز دایی,رضا عنایتی,محمد نوازی و حامد کاویانپور را هم دوست دارد و از سبک بازی و افتخاراتی که برای ایران و باشگاهشان افریده اند خوشش می اید. پوریا بر خلاف بعضی از بازیگران که به خاطر مطرح ماندن در روزنامه ها هر روز با یک بازیکن عکس روی جلد می گیرند و سر تمرین این تیم و ان تیم می روند تا خبر حضورشان در جراید درج شود,فقط با رضا عنایتی رفیق است و او را به خاطر اخلاق رفتارش در خارج از زمین فوتبال به عنوان دوست قبول دارد.البته پوریا,عنایتی را بهترین مهاجم حال حاضر در ایران هم می داند و رکورددار گلزنی تاریخ لیگ را یکی از پنج مهاجم برتر تاریخ فوتبال ایران می شناسد.
نام : شهاب الدین
نام خانوادگی : حسینی تنکابنی
تاریخ تولد : 1352/11/14
محل تولد : تهران
تاهل : متاهل
فرزندان : امیرعلی و امیر محمد
----------------------------------------
زندگینامه
سید شهاب الدین حسینی تنکابنی درسال 1352 در تهران متولد شد. او اولین فرزند خانوادهاش است و یک برادر و دو خواهر دارد. تحصیلات دانشگاهی او دررشته روانشناسی دانشگاه تهران بود که آن را به قصد مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت.
پدر شهاب حسینی
من متولد شهریور 1328 هستم. شهاب فرزند اول من است و مهدی فرزند دوم. شهاب که به کار بازیگری مشغول است و مهدی هم علاقهمند موسیقی. غیر از شهاب و مهدی، دو دختر هم دارم. مختصر زندگی من هم به این ترتیب است که وقتی دیپلم گرفتم، برای ادامه تحصیل به دانشکده خلبانی رفتم ولی چون دو تا از برادرانم در آن زمان قبل از انقلاب سیاسی بودند، اخراجم کردند.
بعد از آن رفتم رشته زبان و ادبیات انگلیسی و سرنوشت طوری رقم خورد که دبیر بشوم. 30سال کارمند آموزش پرورش بودم. البته فعالیتهای دیگری هم داشتم؛ مثل فعالیتهای تجاری.
در کنار این فعالیتهایی که گفتم، شعر هم میگفتم و داستان هم مینوشتم. حتی یادم هست چند فیلمنامه هم نوشتم اما مهمتر از همه، ترجمههایی بود که در آن زمان انجام دادم. دو سه کار، از آثار ژول ورن را ترجمه کردم؛ مثل «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» و «دور دنیا در هشتاد روز» و بعد از آن به همراه آقای سیفی قمی شروع کردیم به ترجمه کتاب «نگاهی به ایران». این کتاب را مهندس هوشنگ سیحون در خارج از کشور منتشر کرده بود و شرح دیدههای او(طراحیها و کروکیها) در سفر به روستاهای اطراف تهران، شهرستانها، اماکن تاریخی و.... است.
خوانندگی شهاب حسینی
حسینی به همراه چندی از دوستانش و همچنین برادرش سید مهدی حسینی، گروه موسیقی هفت را تاسیس کردند. تا کنون چهار مجموعه آهنگ از این گروه منتشر شدهاست که شهاب حسینی در آلبوم یک و دو به دکلمه پرداخته و درآلبوم سه و چهارخوانندگی کردهاست.
داستان آشنایی و ازدواج شهاب حسینی و همسرش
22ساله بودم که با بچههای تئاتر دانشگاه تهران کار میکردم؛ جوانی سرگشته از طبقه متوسط جامعه که به امکانات تفریحی متمولانه دسترسی نداشت. تا قبل از اینکه همسرم را ببینم، قصد ازدواج نداشتم تا اینکه روزگار ما را در برابر هم قرار داد. به او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی به اینگونه دوستیها و آشناییها نداشت و گفت: اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش دارد، باید در این راه صادقانه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانوادهام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگیام را پیدا کرده بودم. بعد از صحبتهای اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی میشود، بعد از 4-3 ماه نامزدی، عقد کردیم اما شرایط برگزاری جشن عروسی را نداشتم، از طرفی مایل بودم استقلال در زندگی را با برگزاری جشن توسط خودم آغاز کنم؛ به همین دلیل 3 سال طول کشید تا ما به جشن عروسی برسیم.
از صفر شروع کردیم
من آن زمان سیدشهاب الدین حسینی بودم. فقط همین. خلاصه اینکه ما از صفر و درکنار هم شروع کردیم. البته پدرومادر هردوی ما سعی داشتند که دستمان را بگیرند. اما ما قرار گذاشته بودیم که روی پای خودمان بایستیم و خوشبختانه همین طور هم شد. خلاصه اینکه من سیدشهاب الدین 22ساله و پریچهر 15 ساله زندگی مشترکمان را با تمام کم و کاستی هایش شروع کردیم و تا امروز باوجود همه سختی ها و فراز و نشیب ها در تمام مدت در کنار هم بودیم.
فرزندان شهاب حسینی
شهاب حسینی و پریچهر حسینی صاحب 2 پسر به نامهای «محمد امین» و «امیر علی» هستند.
محمد امین:
پسر اول او محمد امین است که در روز تولد شهاب حسینی یعنی 14 بهمن در 1382 متولد شد. محمد امین عاشق «بت من» و «اسپایدر من» است. محمد امین قشنگ ترین هدیه خدا به من و زندگیام بوده است.
امیرعلی:
امیر علی حسینی، پسر دوم شهاب حسینی که 20 مرداد یک ساله شده است
کافه شهاب حسینی
شهاب حسینی و همسرش یک کافه در لواسان دارند. مدیریت این کافه به عهده پریچهر حسینی همسر شهاب حسینی است. کافه هنر طراحی و دکوراسیون داخلی جالبی دارد. نه میتوانید بگویید شبیه خانه است نهمیتوانید صرفا به شکل یک کافه به آن نگاه کنید زیرا آمیزهای از هر دوی اینهاست! کافه از بیرون به شکل یک کلبه کوچک جنگلی است البته اگر با کمی دقت به اطرافش نگاه کنید متوجه قسمت دیگری در خارج کلبه میشوید که از چند صندلی و 2 آکواریوم بزرگ که ماهیهای بسیار زیبایی هم دارند، درست شده که فضایی ساده اما دوستداشتنی را شکل داده است و بیشتر شبیه لوکیشن یک فیلم بهنظر میرسد.
وقتی از او میپرسم که قصدش از برپایی این کافه چه بوده، در پاسخ میگوید: دلایل متعدد و مختلفی داشت. یکی این بود که دلم نمیخواست به لحاظ اقتصادی فقط به سینما وابسته باشم. یکی دیگر از اهدافم هم از ایجاد این کافه بنابر همان ضربالمثل فرانسوی است که میگوید: ایدههای بزرگ همیشه از پشت میزهای کوچک کافهها شکل میگیرد. هدفم این بود که در اینجا ایدههای خوب و خلاق هنری شکل بگیرد. اما ظاهرا یکی دیگر از دلایلی که باعث شده شهاب این کافه کوچک را راهاندازی کند این بوده که پایگاهی داشته باشد برای دیدار دوستان و دوستدارانش تا در فرصتهایی که دست میدهد بتواند با آنها گپ و گفتی داشته باشد. رضا صادقی افطار ماه رمضان امسال میهمان کافه هنر بود.
شاید بد نباشد که شما هم بدانید این کافه دوست داشتنی تا به حال میزبان استاد جمشید مشایخی و رضا صادقی در سالروز تولدشان بوده است تا با این کار بیشتر از قبل به هویت خود اعتبار بخشد.
با اوج گرفتن شهاب خودم را می بینم
اینکه شاهد باشی همسرت با سرعت و شتاب، همه سرازیری ها را طی می کند و تو در حاشیه ای، یعنی با وجود اینکه همسرش بودی و هستی و شاید نزدیک ترین فرد زندگی، او درست مثل دیگران که از بیرون شاهد رشد او هستند باید از پشت صحنه تماشاگر صعودش باشی، در ظاهر سخت به نظر می رسد. اما این تنها یک بخش از ماجراست یعنی چیزی که شاید از بیرون قابل دیدن و تصور و قضاوت است. اما یک بخش دیگر ماجرا تصویری است که من و شهاب خودمان از زندگی مشترک مان داریم. خیلی ها حتی با نگاهشان بارها از من پرسیدند که تو چطور نشستی تا شهاب روزبه روز محکم تر بایستد. اما حقیقت برای من چیز دیگری است. با اوج گرفتن شهاب من خودم را می بینم که رشد می کنم.
دنیای بازیگری شهاب حسینی
کار خود را با تئاتر دانشجویی و سپس گویندگی رادیو آغاز کرد، سپس در برنامهای به نام "اکسیژن" درتلویزیون ظاهرشد.
در چند برنامه دیگر هم مانند بر پا بر پا، به رنگ صبح، سایه روشن و... به عنوان مجری حضورداشت، با سریال خانواده پس از باران پا به عرصه بازیگری گذاشت. او سالهای بعد هم به کار بازیگری و هم اجرا پرداخت. وی بخاطر بازی در فیلمهای سینمایی واکنش پنجم و شمعی در باد و محیا مورد توجه قرار گرفت، درسال 1386 برای فیلم محیا از جشنواره بینالمللی فیلم فجر، موفق به کسب دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، و در سال 1387 در همین جشنواره برای فیلم سوپراستار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. همچنین وی به خاطر فیلمهای پرسه در مه به کارگردانی بهرام توکلی و درباره الی به کارگردانی اصغر فرهادی بازیگر مرد برگزیده چهاردهمین جشن بزرگ سینمای ایران نیز بود.
فیلم سینمایی
رخساره 1380
آدمکها 1381
واکنش پنجم 1381
این زن حرف نمیزند 1381
زهر عسل 1381
شمعی در باد 1382
الهه زیگورات 1382
گرداب 1383
رستگاری در هشت و بیست دقیقه 1383
قتل آن لاین 1384
پیشنهاد پنجاه میلیونی 1384
باغ آلوچه 1384
قصه عشق 1385
غیر منتظره 1385
بچههای ابدی 1385
تنگنا 1385
ایستگاه بهشت 1385
نیلوفر 1386
محیا 1386
دل شکسته 1386
پرچمهای قلعه کاوه 1386
ناشناس 1386
تنهایی 1386
سوپراستار! 1387
درباره الی 1387
آناهیتا 1388
حوالی اتوبان 1388
پرسه در مه 1388
ساکن طبقه وسط 1388
روایت (نیکی کریمی، 1389
برف روی شیروانی داغ 1389
یک حبه قند 1389
خانه ی پدری 1389
جدایی نادر از سیمین 1389
من و زیبا 1390
کابوس 1390
هیس دخترها فریاد نمیزنند 1391
ساکن طبقه وسط 1391
حوض نقاشی 1391
تعبیر خواب 1391
سریال ها:
خانواده محبوب
پس از باران 1379
همسفر 1380
پلیس جوان 1380
تب سرد 1382
مدار صفر درجه 1385
رقص پرواز 1385
شوق پرواز 1388
سرزمین کهن (کمال تبریزی، 1389
شهاب حسینی در مجموعه تلویزیونی "پلیس جوان" ساخته سیروس مقدم نقش اصلی سریال را برعهده داشت و با درخشش در این مجموعه توانست جایگاه خود را محکم سازد.
سال 1384 را شهاب حسینی با بازی در دو فیلم "قتل آنلاین" ساخته مسعود آب پرور و پیشنهاد 50 میلیونی ساخته مهدی صباغ زاده سپری کرد.
ایستگاه بهشت
شهاب حسینی تو این فیلم نقش یه نوازنده نابینا رو بازی میکنه که عاشق یه پرستار میشه و سعی میکنه بیناییش رو به دست بیاره و ...
حاصل کار او در سال 1385 بازی در فیلم "بچه های ابدی" به کارگردانی پوران درخشنده بود.
مهمترین نقطه عطف کارنامه هنری وی در این سال بازی در نقش حبیب پارسا در سریال "مدار صفر درجه" به کارگردانی حسن فتحی بود.
سال 1386 سال تقریبا پرباری برای شهاب حسینی بود او در 3 فیلم سینمایی "دل شکسته" ساخته علی روئین تن، "محیا" ساخته اکبر خواجویی نقش آفرینی کرد.
در سال 1389 دو سریال "شوق پرواز" به کارگردانی یدالله صمدی و "سرزمین کهن" به کارگردانی کمال تبریزی سال پرکاری را برای او رقم زدند.
شهاب حسینی در سال 1391 در فیلم "تعبیر خواب" ساخته رضا دادویی نقش آفرینی کرده است.
جوایز
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هفتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم واکنش پنجم (1382)
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرداز بیست و دومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم شمعی در باد (1382)
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم شمعی در باد (1383)
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و سومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم رستگاری در هشت و بیست دقیقه (1383)
دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم محیا (1386)
تقدیر شده به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم درباره الی (1387)
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سوپر استار (1387)
جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از نخستین جشنواره فیلم های تلویزیونی برای بازی در فیلم تنهایی (1388)
یاس زرین بهترین بازیگر مرد از نخستین جشنواره? فیلم های تلویزیونی برای فیلم تنهایی
تندیس شایستگی بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهاردهمین جشن بزرگ سینمای ایران برای فیلم های پرسه در مه و درباره الی (1389)
تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد از نگاه منتقدان در چهارمین شب منتقدان کشور برای فیلم پرسه در مه (1389)
دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (1389)
همچنین حسینی امسال با فیلم سینمایی "هیس دخترها فریاد نمی زنند" ساخته پوران درخشنده به سی ویکمین جشنواره فیلم فجر آمد.
تندیس حافظ
دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از پانزدهمین جشنواره فیلمهای پلیسی مسکو برای بازی در فیلم تعبیرخواب (1392)
اولین تجربه کارگردانی شهاب حسینی
این فیلم قرار بود توسط هادی کریمی کارگردانی شود ولی وی موفق به دریافت پروانه ساخت آن نشد و شهاب حسینی به دلیل علاقه به این فیلمنامه تلاش کرد تا این پروژه را به تولید برساند که در نهایت موفق شد. این فیلمنامه درباره یک نویسنده جوان است که وارد یک خانه سه طبقه می شود و در آن خانه درگیر اتفاقاتی خواهد شد.
هنگامه قاضیانی، طناز طباطبایی، ساره بیات، کامبیز دیرباز، بهنوش بختیاری، کیانوش گرامی، محمد هادی کریمی، بابک حمیدیان، امید روحانی، فخر الدین صدیق شریف، علی شادمان، فرید سماواتی، حسین محب اهری، بهناز جعفری و حسین محجوب، فرهاد اصلانی، مانی کسارئیان، و.. از بازیگران فیلم هستند.
حسین یاری در نمایی از فیلم «ساکن طبقه متوسط»
شهاب حسینی یکی از نقشهای «ساکن طبقه وسط» را که یک نویسنده است بازی میکند و محمدهادی کریمی که فیلمنامه این کار را نگاشته، نقش یک پزشک روانکاو را در آن ایفا میکند. این فیلم به تهیه کنندگی امیر سمواتی ساخته میشود و قرار است اولین نمایش این فیلم پر کاراکتر در جشنواره فجر امسال باشد.
عکسهای شهاب حسینی